محل تبلیغات شما

نچاق



چگونه با استفاده از نقشه ذهنی، ایده های خود را به آسانی، عملی کنیم؟

توسط : داوود دهقان -    بهمن ۱۷, ۱۳۹۷

نقشه ذهنیmap)(mind map )

نقشه ذهنی( یا مایندمَپ،)، یک روش گرافیکی ، برای نشان دادن ایده‌ها و مفهوم‌هاست. ابزاری برای بصری فکر کردن، که مرتب کردن اطلاعات را ، آسان‌تر می‌کند؛  و به شما ،در تحلیل، درک، ترکیب، به‌یادآوری و تولید ایده‌های جدید، کمک می‌کند.

نقشه ذهنی، نموداری درختی است ؛که برای بیان کردن کلمات، ایده‌ها، فعالیت‌ها یا موارد دیگر مربوط به یک کلید واژه یا ایده ، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 این نمودار برای تولید، سازماندهی و ساختار دهی ایده‌ها و افکار ، به کار بسته می‌شود و در حل مسئله، فرایند تصمیم‌گیری و نوشتن ، می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

نقشه ذهنی (مایند مپ) ،یکی از اصولی ترین روش ها، برای یادگیریست. این روش توسط آقای تونی بوزان، حدود سی سال پیش، در کشور آمریکا ارائه شده است و مدتهاست؛ یکی از محبوب ترین تکنیک های یادگیری در جهان است.

تونی بوزان می گوید:  ساختار شاخه شاخه شدن، به فور در طبیعت قابل مشاهده است.

 وی از نورون های مغز، بعنوان یک ساختار شاخه ای نام می برد.

 بوزان ،  بحث های گسترده ای، جهت ترسیم نقشه ذهنی ،مطرح می کند.

او عقیده دارد:" نقشه ذهنی، نیز مانند بسیاری از روش های دیگر، نیازمند تمرین است.

نقشه ذهنی خود را رسم کنید

بسیاری از مردم ،با نقشه های ذهنی، آشنا نیستند. بنابراین ،فرایند طراحی نقشه های ذهنی،  به شرح زیر و متناسب با تئوری های اساسی،  مورد بحث قرار می گیرد.

قوانین بر اساس روش بوزن” مخترع نقشه های ذهنی، پایه گذاری شده است:

۱- یک صفحه A4  یا در صورت نیاز A3 به کار ببرید.

چشم انداز نقشه ذهنی،بر روش توصیفی رجحان دارد. این، به شما فضای لازم جهت کار را می دهد.

۲- در مرکز هر صفحه ،شروع به ترسیم نقشه ذهنی نموده و سپس به اطراف حرکت کنید.

این کار، باعث تبیین یادداشت های خطی می شود؛ که شروع در سمت چپ بالای هر صفحه بوده و به طرف پایین ورقه کاغذ می آیند، سپس یک تصویر رنگی ،در مرکز صفحه ، برای نشان دادن کانون و موضوع نقشه ذهنی، ترسیم کنید.

شروع از مرکز به این دلیل است که ،راه مرسوم تفکرات مغزی را منعکس می کند.

 این کار به بالندگی نظرات، آزادی و فضای بیشتری می دهد.

۳- موضوعات مهم را،  به تصویر مرکزی ضمیمه کنید.

مغز،  به صورت مجتمع و مرتبط ، کار می کند.

کلمات را با حروف بزرگ در بالای خطوط پهن، چاپ کنید.

حروف درشت و کلمات برجسته، به جهت نشان دادن سلسله مراتب و اهمیت اهداف ،می باشند. بنابراین ، در به خاطر سپاری و یاداوری، تاکید بیشتری دارند.

 طبیعت ارتباطی نقشه ذهنی، منعکس کننده ی طبیعت ارتباطی و اتصالی مغز می باشد.

بعضی از روانشناسان،  معتقدند: " حافظه انسان یک شبکه وسیع، پیچیده و دارای ارتباط درونی است".

بر اساس این مدل ها، این حروف و هجاها یا کلمات نیستند که ثبت می شوند؛ بلکه مفاهیم و موضوعات هستند.

سپس موضوعات و راه های گوناگون به دیگر موضوعات مرتبط شده و در نهایت، شبکه به هم پیوسته ای را تشکیل می دهند.

۴- از روش چنگک یا استخوان ماهی برای اتصال خطوط فرعی ، به خطوط اصلی استفاده کنید.

این ها ماهیت منطقی و ارتباطی مغز را،  منعکس می کنند.

 روانشناسان ثابت کرده اند ؛که، افراد با پیوند دادن دانش جدید،به دانش و تجربه موجود، چیز هایی را یاد می گیرند.(پردازش خاص هر فرد)

۵- کلمات کلیدی مجرد را ،بر روی خطوط رابط بنویسید.

یک کلمه ی کلیدی در هر خط ،ممکن است اجزای درجات بسیاری از بهم پیوستگی باشد.

قرار دادن هر کلمه کلیدی به تنهایی در یک خط ،برای منشعب شدن در یک طریقه به هم پیوسته، به مغز آزادی بیشتری می دهد.

(” عبارات” باعث مخفی شدن کلمه ی مجرد می شود و امکان اتصال و ارتباط بیشتر خلاقیت و شفافیت حافظه را ،کاهش می دهند.).

این خطوط ، ساختار اساسی و ارتباطی خود را ،به نقشه ذهنی می دهند.

در نهایت،  رسم نقشه های ذهنی،  وقت گیر است ؛ اما تلاشی ارزشمند است ؛ چرا که به استفاده کننده ، باز خورد تصویری می دهد.

۶- از رنگ در سر تاسر کار خود استفاده کنید.

رنگ آمیزی نقشه ذهنی ، در ایجاد یک نقشه ذهنی جالب، بی نظیر و برجسته ، ضروری است و سبب تقویت حافظه و یادآوری ، می گردد و یادگیری را، آسان می کند.

این یکی از مفروضات اساسی یادگیری است؛ که :"یادگیری چیزهای تازه ، در حالت آرامش و زمانی که احساس لذت می کنید؛ آسان است. هر چه زمان یادگیری طولانی تر باشد؛ زودتر خسته شده و سریع تر فراموش می کنید و به تجدید نظر بیشتری نیاز خواهید داشت.

۷- تصاویر، نقاشی ها، نمادها و کدها را ، به کار ببرید.

مفاهیم را ،به منظور نشان دادن موضوعات مهم، حالت بدهید.

 آزمون ها نشان داده اند که: دو تصویر ذهنی موثر بر یکدیگر، می توانند حدود ۳۰۰ درصد، یادآوری کلمات دو بعدی را،  نسبت به یادگیری فردی بهبود بخشند. تصاویر، حل مشکل و ارتباط را پیشرفت داده، مهارت های دریافتی شخص را، بهبود خواهد بخشید.

شکل های رنگی،   در کنار یکدیگر، نقشه های فکری را، بیشتر قابل یادآوری می سازند.

۸- موضوعات اصلی را ،با کشیدن خط، دور آنها ،به چند بخش تقسیم کنید.

این کار به نقشه ذهنی، شکل الگو دار منحصر به فرد مغز  را می دهد.

۹- از کدهای خاص و اختصارات مشهور ،استفاده کنید.

این روش ،در فضای نوشته ،صرفه جویی می کند و فرایند سازی، کد سازی و ثبت اطلاعات را، سرعت می بخشد. کدهای تخصصی، رنگ ها و نشانه ها، بعد چهارم نقشه های ذهنی، به حساب می آیند و آن ها توانایی مغز را برای تجزیه و تحلیل، تعریف، ساختار سازی، سازماندهی و دلیل آوری، افزایش می دهند.

 مطالعات ،نشان داده است" به خاطر آوردن اطلاعاتی که قبلاً معلوم شده باشند، خیلی آسانتر است.

۱۰- برای اینکه اطلاعات را بیشتر از قبل ،یادآوری کنید؛عوامل هوش افزای بیشتری را برای نکات کلیدی ایجاد کنید.

آن ها را ،به عنوان کمک به حافظه، به کار ببرید. عوامل هوش افزایی، دارای یک ذخیره ی طولانی هستند. آن ها به ادوار روم و یونان بر می گردند. زمانی که استفاده از آن ها در ابتدا ، برای به خاطر آوردن نکات کلیدی ، مورد تشخیص قرار گرفته است.

نقشه ذهنی برای موارد زیر کاربرد دارد:

    نگارشِ متنِ سخنرانی

    برای جلسه‌ی فروش

    مدیریت پروژه پیشرفته

    مدیریت زمان

    جمع‌آوری اطلاعات و یادداشت برداری

    یادگیری جزوات و دروس

    طبقه بندیِ ذهن

    برنامه ریزی و هدف گذاری

    ساختار دهی به اطلاعات

    ثبت و گسترشِ ایده

    ایجاد ارتباط بین موضوعات

    و بیشمار مسائل دیگر

این روش،  به طرز شگفت انگیزی، به شما کمک می کند تا جزئیات و ارتباطات بین آن ها را، با یکدیگر ثبت و از آن ها استفاده کنید .

معرفی۱۰ نرم افزار برتر

نرم افزار نقشه ذهنی (mind map softwares)   نرم افزار نقشه ذهنی MindMeister

نرم افزار نقشه ذهنی MindManager

نرم افزار نقشه ذهنی Xmind

نرم افزار نقشه ذهنی MindNode

نرم افزار نقشه ذهنی Mindomo

نرم افزار نقشه ذهنی Bubble.us

نرم افزار نقشه ذهنی iMindMap

نرم افزار نقشه ذهنی Coggle

نرم افزار نقشه ذهنی Spider Scibe

نرم افزار نقشه ذهنی Storm board

منابع:

    https://khalaghsho.ir

    http://vojkaniway.com

    https://www.zoomit.ir

    http://www.zehneman.com

    https://www.chetor.com

    http://www.bfast.ir

http://www.davooddehghan.ir/

داوود  دهقان در رشته برق صنعتی، در دانشگاه بوشهر تحصیل کرده و از سال 82 که با کامپیوتر و وب آشنا شده، آرزوی کسب درآمد از طریق سایت خودش را داشته است.

 بالاخره در سال ۹۱ ، با راه اندازی فروشگاه اینترنتی تخصصی لوازم جانبی موبایل 7mobile.ir به آرزوی دیرینه خود رسیده است.

داوود از هم-بنیانگذاران رسانه جامعه کارآفرینی اصفهان isfahanplus.ir و سامانه فروش آنلاین بلیت EventCenter.ir نیز می باشد.

 مدیریت و فعالیت در تیم طراحی وب سایت MoshaverNet.com به عنوان گرافیست، متخصص سئو و تجارت الکترونیک و Front-End Developer نیز از دیگر فعالیت های او می باشد.

 راه اندازی همفکر اصفهان در سال 93، مربیگری استارتاپ ویکند و ارائه کارگاه های آموزشی در حوزه کارآفرینی و استارتاپ ها از دیگر فعالیت های داوطلبانه داوودمی باشد.


شاید شنیده باشید؛  روان درمانی حمایتی مورد نیاز بسیاری انسان ها هست.

اما آیا ما،  این نوع مراقبت را از افراد با تجربه و دوره دیده ، دریافت میکنیم ؟

یا در جستجوی فردی هستیم که چون خودمان گرفتاری هایی دارد؟و در کار خود مانده است؟

خیلی خوشحالم ؛ به شما بگویم در طی سالها خدمت کردن،  در کنار عزیزانی با تجربه، که دانش و نگرش درمانی داشته اند ؛ انواع درمان های حمایتی را دریافت کرده ام.

به این میگن" خوش شانسی"!

در دانشکده ما، یک اتاق مخصوص مشاوره دانشجویان است ؛ که اغلب کسی نمی داند؛  میتواند؛  از این سرچشمه زلال روان شناسی حمایتی ، خود را بهره مند  کند.

از ما که گذشت؛  ولی ای اهالی علم و دانش! گاهی به خود این شانس را بدهید که ، ازین منبع حمایتی خود را بهره مند سازید.



در چنین روزی به مناسبت تولد حضرت زینب کبری (س) ، به پرستاران مملکت تبریک میگویند.


من همه روز ها را ،به مادرانی که از فرزندان خود مراقبت حسنه میکنند؛  تبریک میگویم .

به نظر من مراقبت کردن، خاص جنس نیست؛ خاص پرستاران نیست؛ و روز و مناسبت نمی طلبد.

همه روز ها و از جمله همین امروز ، هم بر همه مراقبتِ نیکو کنندگان،  مبارک باد



دنگ و فنگ ،ساخت و پاخت،سوخت و ساز،لت و پار،شست و شو،چه کلمات  آهنگینی  اند.

یکی از بیماران بخش روان پزشکی ن،برای حرف زدن ترکیب سه کلمه ای استفاده میکنه.

میگه : اون پنجره، زنجره ،حنجره رو  واز کن.

یا میگه: به ملافه ام ، نفت و تفت و زَفت  ریخته شده.

یا میگه:  این شِلنگِ ، پَلَنگِ ،مَلَنگ ، ازش آب نمیادکه .

فکر کنم،  او هم دوست داره اهنگین صحبت کنه.

اما روان شناس بخش، طبق جزوه  علامت شناسی خود ،  این را یکی از نشانه هایاو میدونه.


چهل و یک سال پیش دانشجوی سال اول پرستاری بودم.عجب جدی گرفته بودم .معدل بالا.راضی ولی.خیلی زود مصمم شدم ؛ ترک تحصیل در این رشته داشته باشم.خط قرمز هایی داشتم که،  بودن در این رشته باعث می شد ؛ ازشون عبور کنم ؛ ولی ماندم و امروز من یک نرس بازنشسته خواهم بود؛ با کلی خاطره از بیمارستان ،بیماران،همکاران و دانشجویانی که مربی بالین شان بودم.

کم کم نویسندگی ام را آغاز خواهم کرد دنبال وسایلش میگردم.(پرینتر،صفحه کلید ،مانیتور .ووو


یواش ،یواش، با نوک پاش ،داره میاد؛ روزهای آخر، خدمت دولتی، بنده.

پرستاری نیم بند، بنده از مردمانی از کشورم ،تموم شد.

من بعد، شما منو تو کلاس های بازیگری می بینید؛ تا نقش پیرزن، بازی کردن را یاد بگیرم .

تو کلاسای قصه خوانی کانون پرورشی کودکان ،می بینید .

تو خیریه های و آموزشگاه های کودکان کار ،می بینید

تو N.G.Oها ،مشغول میشم.

تو صف پزشکان برای چک آپ می بینید.

تو  مهمونی های خانوادگی مون ، می بینید

تو گرد همایی ها، انجمن ها ،گروه های صنفی  می بینید

شاید هم منو مسافر شهر ها و کشورها ببینید.

خلاصه ما آرد خود را بیختیم و غربالش را آویختیم.


چو فردا شود.


واقعا چرا سوسکا وقتی بچه شون از دیوار در حال بالا رفتنه ،قربون ، صدقه دست و پای بلورینش! میشن؟

مدتیه هر وقت بیکار میشم ؛یادم می افته  که این پسر کوچولوی من ،چه دست و پای بلورینی داره!

حرف میزنه؛ حظ میکنم.رفتار میکنه؛ حظ میکنم.انتخاب میکنه ؛حظ میکنم.

آبا واقعا سوسک ها مث من ،دست خودشون نیست؟

چه عاملی باعث میشه آدم فکر کنه هر چیزی متعلق به خودشه ؛ از نوع خوب اش هست؟


روی یه برگه نوشته بود م "فریاد ازین بیداد!"

دست به دست شده بود و از هم پرسیده بودند "کدام بیداد"بعد خودشان پاسخ داده بودند "اصولا این هذیان دادخواهی داره.چپ و راست احساس میکنه در حقش ظلم شده"یا "کسی بهش اجحاف کرده"

تا به گوشم رسید که بله شما که چنین نوشته بودی ما غیبتت را کردیم و چنین سخنانی درباره ات گفتیم.

گفتم خب بر مسند قضاوت نشستن شیرینی خاصی دارد .ولی بذار خیال تان را مطمئن کنم من داشتم خطم را با این رنگ خودکار آزمون میکردم.

گفتند خب برای نوشتن یه پاره خط آدم گزینه های متعدد دیگری هم میتواند داشته باشد .حالا چرا این؟

گفتم بد هم نمی گویید .اینم حرفیه.



شوهر خانم بیمار بخش مون(بخش روان پزشکی)به همسرش حرفی زده بود که باعث رنجش اش شده بود.دانشجویان تحت سرپرستی من در بخش میگن خانوم شک نکنید اگر شوهر ما هم چنین حرفی به ما بزنه بر آشفته میشیم.به دانشجو ها میگم خودتان را جای بیمار نذارید .شما با اونا متفاوتید و چیزی که او را میرنجاند وما باعث رنجش شما نمیشه.میگن چه حرفیه؟ما آدمیم او هم آدمه.

میگم ولی او در فضایی متفاوت از شما رشد یافته والدینی با طرز تربیت متفاوت از والدین شما پرورش اش داده اند.به اندازه شما احترام و محبت ندیده.قیاس هاش مث قیاس های شما نیست.

پیش داوری میکنند میگن شما فکر میکنید این بیمار از یه سیاره دیگه اومده؟شوهرش مقصره.او باعث شده ایشون بیمار بشه و از خونه گرم و آسوده خود آواره بشه و اینجا سکنا گزینی کنه .قسم به .و.که اگر شوهر ما بخواد چنین بلایی سر ما بیاره ما پیش دستی میکنیم و کاری میکنیم که چنین بلا سر خودش بیاد.

هنوز پس از سالها نتوانسته ام به دانشجویان تفهیم کنم بیمار روانی شدن به چند عامل بستگی دارد و یه عامل تنها،باعث بیماری نمیشه.


آیا داشتن هوو فقط برای زنها سخته؟

یا برای مردان نیز هم؟

یه دانشجویی داشتم که پدرش خوش (.)بود.

رفته بود سر مامانش هوو آورده بود ؛خودش میگه مامانم فرزند آخرش که من است از نوه های اول دوم اش هم کوچیکتر است.

بهش گفتم احساس مادرت چی بود که بابات فکر کرده بود مرغ همسایه غازه رفته و یه خانم کارمند را به عنوان هوو براش خونه آورده بود؟

گفت مامانم برای ما ازین رنج(اگر هم برده بود )سخنی بر زبان نرانده بود.

گفتم حالا نمی شد بابات با همین مامانت سر میکرد زندگی را ؟

و بر سرش یه هوو نمی آورد؟

گفت من هم چیزی نمی دانم

گفتم آیا احساس بچه ها جریحه دار نمیشه؟

چگونه است که بعضی ها آنقدر دیر میجنبند که آب از سرشان میگذره؟

یادمه یه استاد داشتیم به ما میگفت ما آقایون دست مون برسه یه زن موطلا میگیریم یه مو سیاه.

 یه قد بلند یه قد کوتاه .

یه لاغر یه چاق .

یه جدی یه شوخ ؛فقط خوبیش اینه که دست مون نمی رسه؛ امکانش را نداریم ؛خدا را سپاس گزاریم که قدرتش را نداریم وگرنه هوس اش را داریم.

ما جرات نداشتیم که زیاده غور کنیم درین موضوع ،و با استاد وارد گفتگو شویم .

حالا از دانشجوم سوآل میکردم احساس مادرت نسبت به هووی اش چیه؟

میگفت مادرم با بی اعتنایی برخورد میکنه اما بشنوید از هووی مامانم که بابام را تهدید میکنه ایشون را تحویل نگیر .

سوآل میکردم تو غرورت به خاطر تعصبت به مادرت جریحه دار نمیشه؟

میگفت چرا .

به خصوص وقتی میبینم که انتظار داره بابام فرزندانش را به فرزندان مادرم ترجیح دهد.

قبل ها دیده بودم که مادرانی پیدا میشن  که به خاطر مبادا خشمگین شدن و ترک زندگی و بی پناه ماندن بچه ها شون ،شوهرشان را در قفس طلایی میانداختند مبادا زن دیگر اختیار کنه.

دیده بودم که مردانی به خود می بالند که هنوز هم سوژه اند و به چشم می آیند تا دل همسر را بلرزانند.

یه سوآل برام پیش اومده که آیا آقایون هم به همون اندازه خانوما غرورشان جراحت برمیداره؟

آیا همه خانوم ها هم به یک شکل عکس العمل نشان میدهند؟با بی اعتنایی؟

آیا؟و آیا های بسیار


چرا ،واقعا چرا بعضی ها نوشتن شون نمیاد؟!؟

و چرا بعضی وقتا خودمون هم نوشتن مون نمیاد؟

آیا عنصر' اعتما د '، هم نقش داره؟

خانم خوشگلی به همسرش میگه : در حالی که همه!   به من میگن: دوستت داریم،چرا از دهن تو این کلام در نمیاد؟!آقاهه میگه چون یه روزی بهت گفتم تو به من خندیدی.

جالبه !

نکنه نوشتن هامون  هم متوقف شده چون بعضی ها به ما.


دختری سی ساله که برادری مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی دارد،در بخش بستری است.میگه خانم دیپلم تجربی دارم ولی عاشق رشته علوم انسانی بودم.میگم اگر عاشق رشته علوم انسانی بودی چرا رفتی رشته تجربی خوندی؟میخنده میگه اخه یه دوستی داشتم که رشته تجربی را انتخاب کزد و من به خاطر او رشته ای را خوندم که دوست نداشتم در واقع بین او و رشته او را انتخاب کردم و الان پشیمانم چون او ازدواج کرد و دوستی اش با من خاتمه یافت!


یکسآل دیگه گذشت و یک بار دیگه رسیدیم به نوروز.

کی منو متوجه نوروز کرد؟بابا ،مامانا رسوم را به بچه هاشون می آموزند.

باباها بیشتر یا مامانا؟

میشه گفت مامانا با این فکر که از قافله اجتماع عقب نمونند و باباها در حمابت از مامانا ، تازه جدی تر.

ولی من یادم نمیاد بچه هامو نسبت به حلول نوروز حساس کرده باشم.ولی مادر همسر به پسراش تاکید میکرد نباید این رسوم معطل بمونه.

حالا چرا این پسرای من اینقدر حواس شون هست؟

برای من هیچ رسمی وجود ندارد.

کافی بود دو تا خواهر و چهارتا فرزند خواهرم را هم در سال نو از دست بدهم و هنوز این چرا برام جواب داده نشده باشه.به کدامین گناه؟

هر فروردین حال من روبه راه نیست.

یادش به خیر بابام که معتقد بود آدم همه تخم مرغاشو نباید توی یک سبد بذاره.هر فروردین از گوشه چشمش، قطره اشکی را   بیاد خواهرام ،پاک میکرد.

آیا هستند، کسان دیگری ،چون من؟




سال نود هشت آغاز شد.

چشم تان روشن.

صد سال به این سالها!

امیدوارم،  برای شما سالی خوب باشد.گرد غم بر چهره تان ننشیند.دل تان،  شاد باشد.لب های تان ،  به خنده گشاده باشد.

دل آزار، نشوید.دل شکسته،  نشوید.احساس وجد داشته باشید.احساس ارزشمندی کنید.احساس غرور داشته باشید.بر خر مراد سوار باشید.

طعم تلخ ناداری و ناتوانی را ، نچشید.احساس بسنده بودن ، داشته باشید.عزیزان تان، نور چشمان تان باشند.چشم بد اندیشان از ساحت زندگی تان دور باشد.اموال و دارایی های تان مفید به حال تان باشد.قدر داشته های تان را،  بدانیدو لحظه ای از احساس حضور خدا ،غافل نمانید.آمین


امروز چهارم فروردین نود و هشت.

دو سال پیش این موقع مسافر خطه جنوب کشور بودیم با تیم سیزده نفره.

نمی دونستم تو سفر هم میشه حرص خورد.چه بارونی تو خرمشهر می آمد.همه آب روی آسفالت خیابان بود.راه برون رفت نداشت.

مسافرت تو نوروز را بیشتر دوست دارم تا دید و بازدید های کلیشه ای.

اما دیروز رفتم خونه دایی هشتاد و پنج ساله ام که الان نوه هاش دختر و پسر سیز ده _دوازده ساله دارند.

برام خیلی جالب بود.

دوری از بچه هام منو دلسرد کرده بود.انگار انرژی گرفتم.



کسی چی میدانست باران ها تلنبار میشوند و سیل میشوند و انسان هایی امیدوار و شاد را میبلعند!

بیست و پنج سال از فوت خواهرانم و خواهر زاده هام گذشت.

آن سال ،سال 73 بود.سال تحویل عصر هنگام بود.و ما تا اخر شب به سه خانه فامیل سر زدیم و سال نو را تبریک گفتیم.

خانه دایی رفتیم.نبودند.باعث تعجب ما بود.سال تحویل را خانه نبوده اند؟پیام گذاشتیم:اومدیم ،نبودید.رفتیم خونه خاله.متعجب شد.چه عجله ایی!بعدش رفتیم خونه عمه.داشتند شام میخوردند.گوش تا گوش خونه فرزندان و نوه ها و داماد و عروس های عمه بودند.

دوازده شب به خونه بازگشتیم.قاعدتا باید میخوابیدیم.تا صبح روز عید شود.اما سه تا داداش و خواهر کوچولو و دوتا زن برادرمان از سفر شیراز به اصفهان بازگشته بودند بازم بیدار موندیم و گل گفتیم و گل شنیدیه.من و خواهر بزرگ و فرزندانش به خونه هامون بازگشتیم تا دوباره صبح که شد باز گردیم نزد اینها.

سحر گاه ساعت دو بیدار شدم و احساس مرگ داشتم.

ساعت هشت به خونه بابایی مون بازگشتیم.سفره صبحانه از اینجا تا اونجا پهن شد و خواهر و پنج فرزندش و همسرش همه چهار تا داداش و بابا و من و همسر سر سفره نشیتیم و شله قلمکار دستپخت خواهر را خوردیم.چایی نیز.و نمیدونم چرا به جای ناهار درست کردن به طرف نجف اباد راه افتادیم.

خواهر که از شب قبل خوابش نبرده بود رانندگی ماشین خودش را به عهده گرفت.برادرمون و پسرش پیشنهاد دادند از رانندگی معاف باشد تا دیگری رانندگی کنند نپذیرفت.با هم راهی شدیم به سوی نجف آباد همه رسیدیم جز خواهرها.

انها روبروی کاشی اصفهان با ماشین باند مخالف شاخ به شاخ شده بودند و کسی جان سالم به در نبرده بود.

ما هر چه منتظر ماندیم به ما نرسیدند.

بازگشتیم.

و دیگر روی چون ماه انها را ندیدیم و سیزده روز خونه ما پر می شد و خالی می شد ولی همه برای تسلیت گفتن و نه تبریک سال نو.



دارم از خجالت آب میشم که نرفته ام در منطقه سیل زدگان کمک.

از جنگ هم که پنجاه روز گذشته بود با همین نوع خجالت رفتم ستاد مشترک امداد و درمان و تقاضا کردم اعزام شوم و

رفتم ایلام.

البته هیچگاه از چتین احساس خجالت راحت نمی شوم.

زله بم هم همین حال را داشتم.

خیلی سخته.

مطمئنم زیر بار این خجالت آب میشم.

بد جوری نگران شون ام.یعنی در چه حال اند؟!؟

چگونه میخوان قد علم کنند؟به این امید هستم انگیزه در آنها قویتر باشه.

با همین دلداری ها خودم را تسکین میدم.

خوش به حال دارندگان کامیون و وانت که داوطلبانه عازم اند.چه احساس خوبی دارند!


طولانی ترین تعطیلات را امسال داشتم.ولیکن جز خانه جایی  را ندیدم.امروز که رفتم سرکارم.راهنمایی دانشجویان در بالین بیماران روانی، تازه فهمیدم مسافرت می رفتم با وجود خستگی راه،بهتر می بود.

آقای ذولفقاری را دیدم که دانشجوی سال های گذشته  دانشکده بود گفت به خاطر بیست واحد فارغ التحصیل نشده و با لیسانس حقوق نمی گیره و مجبوره اضافه تر کار کنه.بهش پیشنهاد دادم یکبار دیگه خیز بگیره دانشکده بره و مدرکش را به دست بیاره.یادم افتاد خانم جوانی تو فامیل مون گفت مرد کار افرینی جوان در اصفهان مدرک جعلی جور می کنه و مبلغ قابل توجهی به جیب نیزنه.نثلا شانزده میلیون برای مدرک فوق لیسانس.خب  مملکتی شده مدرک فروشی.


ذبیح الله  قدیمی چه کسی بوده است؟!

.می گوینداو در زندگی من نقش مهمی ایفا کرده.اسم او را سرچ کردم .جز اینکه متوجه شدم سالنامه اریان را چاپ میکرده اطلاعات دیگری به دستم نرسید.

از اصل و نسب او چیزی نیافتم.فقط متوجه شدم اعتماد به نفس داشته .

دارای فرزندان دختر و پسر بوده است.یکی از پسرانش را که اولین انان است می شناسم.محمد رضا قدیمی ساکن نیو مکزیکو یا شاید هم تگزاس که خودش میگفته خبرنگاری را در امریکا تحصیل میکند ولی بعد ها به طور تصارفی در نتیجه سرچ اینتتر نتی دیم پزشک در ویتنام بوده است.حالا هم گویا تخصص ارتوپدی دارد.فقط دو تا از فرزندانش را در آمریکا دیدم.او پسر عمه ام است.

خیلی مایلم بدانم چرا عمه ام از پدر  او طلاق گرفته است در حالی که فرزندش کوچک بوده است.

پدرم ذبیح الله را دوست داشت.

اگر دوستان مهمان وبلاگم میتوانند اسم او را برایم سرچ کنند و اطلاعاتی از او به من بدهد خوشحال می شوم

نتیجه سرچ خودم:چهل سالی پیش که نوجوانی بیش نبودم، در مسیری که ماهی دو سه بار پیاده می پیمودم، تابلویی بود که همیشه توجه مرا جلب می کرد. این تابلو تشکیل شده بود از یک پایه آهنی و یک جعبه که داخل آن یکی دو لامپ مهتابی بود با شیشه ای که بر روی آن نوشته بود ذبیح الله قدیمی»! در آن زمان رسم نبود که اشخاص نام خود را روی تابلوی نئون در مقابل خانه شان بنویسند و نصب کنند. اکثر کوچه ها به نام کسی خوانده می شد که نخستین خانه را در آن خیابان یا کوچه ساخته بود و گاهی اوقات پزشکان یا دندانپزشکان نام خود را روی پلاکی بر روی در خانه شان نصب می کردند.

بعد از مدتی متوجه شدم که نام روی تابلو عوض شده و از ذبیح الله قدیمی» تبدیل شده است به ذ. قدیمی». مدتی بعد ذ. قدیمی» هم تبدیل شد به د. قدیمی»، و سپس تر به دکتر قدیمی» و سرانجام به دکتر ذبیح الله قدیمی»!

آیا برای شما پیش آمده خشمگین شوید و دست به کاری بزنید که بعد از فروکش کردن خشم،باعث شرمندگی شما شده باشد؟

هر انسان تجربه احساس خشم را دارد؛  ولی بعضی ها اهمیت نمی دهند که خشمگینی آنان منجر به آسیبی به دیگران بشود و بعضی ها از هر نوع آسیب رساندن به دیگران خود داری کرده و به خود آسیب می رسانند هر فرد در صورتی خشمگین می شود که تهدیدی را حس کند این تهدید یا واقعی است یا احتمال آن را می دهد.

بهتر است هر کدام از ما تکنیک هایی را فراگیرد تا به هنگام بروز خشم بتواند خویشتن را از آسیب رساندن به دیگران یا حتی خود محافظت کند.یا از شدت خشم بکاهد تا در کانال قابل قبول اجتماع از قدرت آن استفاده کند.

عصبانی شدن می تواند علت های بیرونی و درونی در فرد داشته باشد که با شناسایی علت های آن می توان آن را کنترل کرد.

 چگونه در کنترل خشم موفق باشیم؟

 مهارت کنترل خشم و مدیریت خشم،  این مهارت ، نوعی واکنش به خشم،  در زمان بروز است و نمی تواند عوامل برانگیزاننده آن را تحت الشعاع خود قرار دهد.

در حقیقت مدیریت این امر به نحوی است که فرد عصبانی ، با توجه به عوامل درونی و بیرونی برانگیزاننده، سعی در کنترل کردن خشم خود دارد.

شاید اولین برداشت درباره مهارت کنترل خشم ،درون ریزی آن باشد در صورتی که این موضوع خود می تواند عواقب دیگری داشته باشد .

در مقابل، این مهارت ها ،به تحلیل خشم و عوامل آن مربوط می شوند که در نهایت فرد با دلیل و خواست خود ،آن را کنترل خواهد کرد.

1-     شناسایی عوامل موثر در خشم:

یکی از مهم ترین و اساسی ترین گام ها برای کنترل کردن خشم ، شناسایی علت ها و عواملی است که موجب بروز خشم و عصبانیت شما می شوند.

هر فردی ممکن است؛  در شرایطی خاص، دچار اضطراب و عصبانیت بشود؛  که با شناختن اینگونه از موقعیت ها،  می تواند به خوبی آن را تحت کنترل خود درآورد.

مثلا یکی از تکنیک های کنترل خشم و همچنین از راهکارهای مثبت،

 برای پیشگیری از عصبانیت در هنگام رانندگی، شناسایی همین عوامل است.(به عبارت دیگر،میدونی چی تو را خشمگین میکند؟)(بی نظمی- با انظباطی"_بی توجهی به قوانین؟ من وسواس دار

2-     پذیرش:

در دومین گام از مهارت  های کنترل خشم،  باید این موضوع و ویژگی رفتاری را در خود بپذیرید که فردی خشمگین و عصبانی هستید.(قبول کن مستعد از کوره در رفتن هستی)قبول کن مو از ماست می کشی.قبول کن خشم ات دم مشک ات است.قبول کن بی گذشت هستی قبول کن که  کوچکترین نکته میتو نه تو را مث ترقه از جا بپراند)

 در این صورت می توانید به راحتی دست به ایجاد تغییر در خود بزنید و به سمت کنترل آن بروید.

3-     در خواست حمایت دیگرا ن برای غلبه بر خشم:

شاید بهتر است در این مرحله به سراغ دوستان و خانواده بروید و این موضوع را با آن ها در میان بگذارید که قصد ایجاد تغییر دارید ؛ در این صورت علاوه بر حمایت آن ها، می توانید از کمک ها و م های آنان نیز استفاده کنید.

4-      استفاده از تکنیک ها:

همانطور که می دانید برای کنترل کردن و غلبه بر عصبانیت راهکارها و تکنیک هایی وجود دارد؛  که با استفاده از آن ها در شرایط بحرانی ، می توانید بر خودتان مسلط شوید.

تکنیک های کاربردی مثل (نفس عمیق کشیدن، شمردن اعداد، صبر کردن، دور کردن افکار منفی از ذهن و حفظ آرامش (من آرام ام)که می توانند در چنین شرایطی بسیار کمک کننده باشند.

تکنیک کاربردی برای کنترل کودک در هنگام عصبانیت،  کمک می کند تا از همان کودکی ، کودک خود را به شکلی تربیت کنید که در آینده با مشکل رو به رو نباشد.

راهکارهای دیگر:

    از افراد منفی نگر و پرخاشگر، دوری کنید.

    فردی شاد و بانشاط ، باشید.

    از تکنیک های آرامش دهی برای افزایش مهارت کنترل خشم ، استفاده کنید.

    مکث کردن و سکوت را فراموش نکنید.

    فردی بخشنده باشید.


آیا برای شما پیش آمده خشمگین شوید و دست به کاری بزنید که بعد از فروکش کردن خشم،باعث شرمندگی شما شده باشد؟

هر انسان تجربه احساس خشم را دارد؛  ولی بعضی ها اهمیت نمی دهند که خشمگینی آنان منجر به آسیبی به دیگران بشود و بعضی ها از هر نوع آسیب رساندن به دیگران خود داری کرده و به خود آسیب می رسانند.

 هر فرد در صورتی خشمگین می شود که تهدیدی را حس کند؛ این تهدید یا واقعی است یا احتمال آن را می دهد.

بهتر است هر کدام از ما ، تکنیک هایی را فراگیرد تا به هنگام بروز خشم بتواند خویشتن را از آسیب رساندن به دیگران یا حتی خود ،محافظت کند.یا از شدت خشم بکاهد تا در کانال قابل قبول اجتماع، از قدرت آن استفاده کند.

عصبانی شدن می تواند علت های بیرونی از فرد  و یا درونی در فرد ،داشته باشد که با شناسایی علت های آن می توان آن را کنترل کرد.

 چگونه در کنترل خشم موفق باشیم؟

( مهارت کنترل خشم و مدیریت خشم)

  این مهارت ، نوعی واکنش به خشم،  در هنگام بروز است و نمی تواند عوامل برانگیزاننده آن را تحت الشعاع خود قرار دهد.

در حقیقت مدیریت این امر، به نحوی است که فرد عصبانی ، با توجه به عوامل درونی و بیرونی برانگیزاننده خشم، سعی در کنترل کردن خشم خود دارد.

شاید اولین برداشت درباره مهارت کنترل خشم ،درون ریزی آن باشد؛ در صورتی که این موضوع خود می تواند عواقب دیگری داشته باشد .

در مقابل، این مهارت ها ،به تحلیل خشم و عوامل آن مربوط می شوند ؛که در نهایت فرد با دلیل و خواست خود ،آن را کنترل خواهد کرد.

1-  شناسایی عوامل موثر در خشم:

یکی از مهم ترین و اساسی ترین گام ها برای کنترل کردن خشم ، شناسایی علت ها و عواملی است که موجب بروز خشم و عصبانیت در شما می شوند.

هر فردی ممکن است؛  در شرایطی خاص، دچار اضطراب و عصبانیت بشود؛  که با شناختن اینگونه از موقعیت ها،  می تواند به خوبی آن را تحت کنترل خود درآورد.

مثلا یکی از تکنیک های کنترل خشم و همچنین از راهکارهای مثبت برای پیشگیری از عصبانیت در هنگام رانندگی، شناسایی همین عوامل است.(به عبارت دیگر،میدونی چی تو را خشمگین میکند؟)(بی نظمی- بی انظباطی"_بی توجهی به قوانین؟

 من وسواس دارم که حتما قوانین راهنمایی رانندگی رعایت شوند و اگرکسی رعایت نکند خشمگین می شوم.

2- پذیرش:

در دومین گام از مهارت  های کنترل خشم،  باید این موضوع و ویژگی رفتاری را در خود بپذیرید که ،فردی خشمگین و عصبانی هستید.(قبول کن مستعد از کوره در رفتن هستی)قبول کن،مو از ماست می کشی.قبول کن خشم ات (اشکت)دم مشک ات است.قبول کن بی گذشت هستی. قبول کن که  کوچکترین نکته میتونه تو را مث ترقه از جا بپراند)از کوره به در ببره)

 در این صورت می توانید به راحتی دست به ایجاد تغییر در خود بزنید و به سمت کنترل آن بروید.

3- در خواست حمایتاز دیگرا ن برای غلبه بر خشم خودتان:

شاید بهتر است در این مرحله به سراغ دوستان و خانواده بروید و این موضوع را با آن ها در میان بگذارید؛ که قصد ایجاد تغییر دارید ؛ در این صورت، علاوه بر حمایت آن ها، می توانید از کمک ها و م های آنان نیز استفاده کنید.

4- استفاده از تکنیک ها:

همانطور که می دانید برای کنترل کردن و غلبه یافتن بر عصبانیت، راهکارها و تکنیک هایی وجود دارد؛  که با استفاده از آن ها، در شرایط بحرانی ، می توانید بر خودتان مسلط شوید.

تکنیک های کاربردی مثل : (نفس عمیق کشیدن، شمردن اعداد، صبر کردن، دور کردن افکار منفی از ذهن خود و حفظ آرامش (من آرام ام)که می توانند در چنین شرایطی بسیار کمک کننده باشند.

تکنیک کاربردی برای کنترل کودک در هنگام عصبانیت،  کمک می کند تا از همان کودکی ، کودک خود را به شکلی تربیت کنید که در آینده با مشکل رو به رو نباشد.

راهکارهای دیگر:

    از افراد منفی نگر و پرخاشگر، دوری کنید.

    فردی شاد و بانشاط ، باشید.

    از تکنیک های آرامش دهی برای افزایش مهارت کنترل خشم ، استفاده کنید.

    مکث کردن و سکوت را فراموش نکنید.

    فردی بخشنده باشید.



تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها